تقلید از نیاکان و شرک (قرآن)در این مقاله به بررسی آیاتی چند از قرآن کریم که در مورد شرک و تقلید کورکورانه مقلدین از اجدادشان میپردازیم. ۱ - موجبات شرکورزیتقليد از گذشتگان، موجب شرکورزى به خدا: ومن الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله... • واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا اولو کان ءاباؤهم لایعقلون شیــا ولا یهتدون. «بعضی از مردم معبودهائی غیر از خداوند، برای خود انتخاب میکنند، و آنها را همچون خدا، دوست میدارند، اما آنها که ایمان دارند عشقشان به خدا (از مشرکان نسبت به معبودهاشان شدیدتر است، و آنها که ستم کردند (و معبودی غیر خدا برگزیدند) هنگامی که عذاب خدا را مشاهده کنند خواهند دانست که تمام قدرت به دست خدا است، و او دارای مجازات شدید است (نه معبودهای خیالی که از آنها میهراسند. و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی مینمائیم، آیا نه این است که پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند؟!)». ۲ - تعصب جاهلانهقالوا اجئتنا لنعبدالله وحده ونذر ما کان یعبد ءاباؤنا فاتنا بما تعدنا ان کنت من الصـدقین• قال... اتجـدلوننی فی اسماء سمیتموها انتم وءاباؤکم مانزل الله بها من سلطـن...«گفتند آیا به سراغ ما آمدهای که تنها خدای یگانه را بپرستیم و آنچه را پدران ما میپرستیدند رها کنیم، حال که چنین است آنچه (از بلا و عذاب الهی) به ما وعده میدهی بیاور اگر راست میگوئی گفت: پلیدی و غضب پروردگار شما را فرا گرفته، آیا با من در مورد نامهای مجادله میکنید (که به عنوان معبود و خدا) شما و پدرانتان (بر بتها) گذاردهاید، در حالی که خداوند هیچ فرمانی درباره آن نازل نکرده است، بنابراین شما منتظر باشید من هم با شما انتظار میکشم». او تقولوا انما اشرک ءاباؤنا من قبل وکنا ذریة من بعدهم...«یا نگوئید پدران ما قبل از ما بتپرستی را اختیار کردند و ما هم فرزندانی بعد از آنها بودیم (و چارهای جز پیروی از آنان نداشتیم) آیا ما را به آنچه باطلگرایان انجام دادند مجازات میکنی». ۳ - انکار قوم صالحوالی ثمود اخاهم صــلحـا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره...• قالوا یـصــلح قد کنت فینا مرجوا قبل هـذا اتنهـنا ان نعبد ما یعبد ءاباؤنا واننا لفی شک مما تدعونا الیه مریب. «و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم من! الله را پرستش کنید که معبودی جز او برای شما نیست، او است که شما را از زمین آفرید و آبادی آنرا به شما واگذار نمود، از او آمرزش بطلبید سپس به سوی از باز گردید که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابت کننده (تقاضاهای آنها) است. گفتند ای صالح! تو پیش از این مایه امید ما بودی! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند نهی میکنی؟ و ما در مورد آنچه ما را به سوی آن دعوت میکنی در شک و تردید هستیم». ۴ - تردید قوم شعیبقالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءاباؤنا...«گفتند: ای شعیب آیا نمازت تو را دستور میدهد که ما آنچه را پدرانمان میپرستیدند ترک گوئیم؟ و آنچه را میخواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟ تو مرد بردبار و رشیدی هستی؟». فلا تک فی مریة مما یعبد هـؤلاء ما یعبدون الا کما یعبد ءاباؤهم من قبل... «شک و تردیدی در معبودهائی که آنها میپرستند بخود راه مده، آنها همانگونه این معبودها را پرستش میکنند که پدرانشان قبلا میپرستیدند، و ما نصیب آنها را بیکم و کاست خواهیم داد». ۵ - دعوت به یکتاپرستیقالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین. «رسولان آنها گفتند آیا در خدا، شک است؟! خدائی که آسمانها و زمین را آفریده؟! او که شما را دعوت میکند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرری شما را باقی گذارد، آنها گفتند (ما اینها را نمیفهمیم همین اندازه میدانیم) شما انسانهائی همانند ما هستید و میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند باز دارید، شما دلیل روشنی برای ما بیاورید!». ۶ - پرستش معبود یکتااذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• قالوا وجدنا ءاباءنا لها عـبدین. «آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت این مجسمههای بیروحی را که شما همواره پرستش میکنید چیست؟ گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند!». اذ قال لابیه وقومه ما تعبدون• قالوا نعبد اصنامـا فنظـل لها عـکفین• قال هل یسمعونکم اذ تدعون• او ینفعونکم او یضرون• قالوا بل وجدنا ءاباءنا کذلک یفعلون. «هنگامی که به پدرش و قومش گفت: چه چیز را پرستش میکنید؟ گفتند: بتهائی را میپرستیم و همه روز ملازم عبادت آنانیم. گفت: آیا هنگامی که آنانرا میخوانید صدای شما را میشنوند؟ یا سودی به شما میرسانند، یا زیانی؟! گفتند: فقط ما نیاکان خود را یافتیم که چنین میکنند». ۷ - تحریک اهل کفراجعل الالهة الـهـا واحدا ان هـذا لشیء عجاب• وانطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد• ما سمعنا بهـذا فی الملة الاخرة ان هـذا الا اختلـق. «آنها تعجب کردند که چرا پیامبر انذار کنندهای از میان آنها برخاسته، و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئی است! آیا او بجای اینهمه خدایان خدای واحدی قرار داده؟ این راستی چیز عجیبی است؟! سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که میخواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیدهایم، این فقط یک دروغ است!». ۸ - ادعای جبر مشرکینوقالوا لو شاء الرحمـن ما عبدنـهم ما لهم بذلک من علم ان هم الا یخرصون• بل قالوا انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مهتدون. «آنان گفتند اگر خدا میخواست ما آنها را پرستش نمیکردیم، ولی به این امر یقین ندارند، و جز دروغ چیزی نمیگویند. بلکه آنها میگویند ما نیاکان خود را بر مذهبی یافتیم و ما نیز به آثار آنها هدایت شدهایم». ۹ - پانویس۱۰ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۲۵، برگرفته از مقاله «تقلید از نیاکان و شرک». |